چند وقتی بعد از فرار این ستون پنجمی ،
یک روز حوالی ظهر بود ، من متوجه شدم یکی بچه ها تعداد زیادی از مرمی های فشنگ کلاش را بیرون آورده وفشنگ ها را خراب کرده ، گفتم چرا اینکار کردی ، گفت : فشنگ که زیاد هست ، دوست دارم از این مرمی ها یک تسبیح بسازم !
گفتم این فشنگ ها مال بیت المال هست
و خراب کردن آنها نیز حرام هست ! خلاصه مرمی ها را از او گرفتم و در جیب خود ریختم و قصد داشتم به مسئولین گردان نشان دهم که به بچه ها توصیه کنند مراقب اموال بیت المال باشند !