خاطرات شهدا و رزمندگان دفاع مقدس

امروز فرصتی است که همه، با شهیدان تجدید خاطره کنند. مقام معظم رهبری

خاطرات شهدا و رزمندگان دفاع مقدس

امروز فرصتی است که همه، با شهیدان تجدید خاطره کنند. مقام معظم رهبری

خاطرات شهدا و رزمندگان دفاع مقدس

تا امروز هیچ قدرتی نتوانسته است دلهای مردم را از محبت امام و یاد امام و تعظیم و تجلیل شهدا، شهادت و ارزشهای انقلاب، خالی کند.مقام معظم رهبری
سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و امروز که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت

۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مبارک آباد» ثبت شده است


گفت‌و‌گو با سردار فتح الله جعفری
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif سردار فتح‌الله جعفری، رئیس مؤسسه‌ی شهید حسن باقری به تعبیر خودش در دو مقطع با این شهید ارتباط داشته است. مقطع اول در سال ۵۹ و در بحبوحه‌ی جنگ تحمیلی علیه ایران، و مقطع دوم از سال ۸۱ که مسئولیت ریاست بر مؤسسه‌ی شهید حسن باقری را عهده‌دار شده است. با این سردار سپاه اسلام درباره‌ی خصوصیات فردی و مدیریتی شهید باقری به گفت‌وگو نشستیم. ‬‌

 
  • بازرگان ، جهرم !

همراه با شهید از تولد تا شهادت

نام شهید:محمد رضا                                                                                                           محل شهادت :شلمچه

شهرت :غفاری                                                                                                                      عملیات :کربلای 5

تاریخ تولد:1344                                                                                                                  تاریخ شهادت:65/12/14

محل تولد:جهرم                                                                                                                   نحوهشهادت:دراثر اصابت ترکش

تحصیلات:دانشجوی تربیت معلم

  • بازرگان ، جهرم !
شهید 57 ساله ای که در سال 57 به شهادت رسید
تروجن، روستایی از توابع شهرستان بهشهر، زادگاه 52 همکلاسی شهید دوران دفاع مقدس بوده که اکنون به «شهیدآباد» ملقب شده است، روستایی که باید با وضو در آن گام نهاد.
  • بازرگان ، جهرم !

  *****ذکر فاتحه فراموش نشه  *****

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
الله لا‌ اله الا‌ الله الملک الحق المبین
سلام

امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: نماز و روزه و صدقه و نیکی و دعا برای میت در قبر او داخل می شود،و اجر و پاداش این امور برای میت و آن کسی که آن را انجام می‌دهد، نوشته می‌شود.
  • بازرگان ، جهرم !
هر گاه که خواستید از جاده روبروی گلزار رد شوید و بروید کت برای شنا، از همانجا و از توی ماشین دستی بلند کنید و برایم فقط یک بوق بزنید. همین!
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق،محمود شهیان زاده (صدیقی) در اسفند 1363 و در جریان عملیات بدر بال در بال ملائک گشود. این شهید عزیز که در گلزارِ شهید آباد دزفول به خاک سپرده شده، قبل از شهادت وصیتی به دوستانش می کند. وصیتی که انجامش شاید کمترین زحمتی را برای اطرافیان به همراه نداشته باشد. آن چه خواهید خواند روایتی است از همان سفارشِ شنیدنی!


شهید محمود شهیان زاده (صدیقی)
  • بازرگان ، جهرم !

تصویب نامه درخصوص تبدیل روستای مبارک آباد

از توابع دهستان مبارک آباد بخش مرکزی شهرستان قیر و کارزین در استان فارس به شهر مبارک آباد دیز

  • بازرگان ، جهرم !
 
جانشین بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش آماری جدید از رزمندگان، شهدا و مجروحان جنگ تحمیلی اعلام کرده که با برخی آمار منتشر شده از سوی مسئولان نظامی کشور تفاوت دارد. سرهنگ مجتبی جعفری جمعه شب در دوازدهمین یادواره یکصد شهید منطقه مسجد جامع قم گفت که پنج میلیون ایرانی در جنگ شرکت داشتند که ۱۹۰ هزار نفر کشته و ۶۷۲ هزار نفر مجروح شدند.

 

  • بازرگان ، جهرم !

«شهید سید وسام محسن شرف الدین» معروف به «سید نصر‌الله» که پنجشنبه شب گذشته در حومه دمشق به شهادت رسید هنگام دفن لبخند زد و در کنار شهدای شیعه ای ثبت شد که پیش از این مصداق این جمله شده بودند که "شهید نظر می کند به وجه الله" ... شهدایی نظیر «علی المؤمن» جوان وارسته بحرینی٬ «حبیب لک زایی» سردار رشید سیستانی٬ «محمدرضا حقیقی»٬ «حسن تقی‌پور گلسفیدی» و «رضا قنبری» از دلاوران جنگ تحمیلی.

  • بازرگان ، جهرم !
باکری 25 اسفند 63 در عملیات بدر در حالیکه رزمندگان لشگر را در شرق دجله از نزدیک هدایت می کرد، بر اثر اصابت تیر مستقیم مزدوران بعثی، ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نایل گردید، هنگامی که پیکر مطهرش را از طریق آب های هورالعظیم به عقب انتقال می دادند، قایق حمل پیکر وی، مورد هدف آرپی جی دشمن قرار گرفت و وجود پاکش به دریا پیوست.

  • بازرگان ، جهرم !
فرمانده ناشناس

رفتم دستشویی ، دیدم آفتابه ها خالیه

تا  رودخونه ی هور فاصله ی زیادی بود

نزدیک تر هم آب پیدا نمی شد

زورم می یومد این همه راه برم برا پر کردن آفتابه

به اطرافم نگاه کردم ، یه بسیجی رو دیدم

بهش گفتم: دستت درد نکنه ، میری این آفتابه رو آب کنی؟

بدون هیچ حرفی قبول کرد و رفت آب بیاره

وقتی برگشت دیدم آب کثیف آورده

گفتم: برادر جون ! اگه صد متر بالاتر آب می کردی ، تمیزتر بودا

 

دوباره آفتابه رو برداشت و رفت آب تمیز آورد

... بعدها اون بسیجی رو دیدم

 

وقتی شناختمش شرمنده شدم

 

آخه اون بسیجی مهدی زین الدین بود

فرمانده ی لشکرمون...

  

روایتی از زندگی سردار شهید مهدی زین الدین

منبع: کتاب آقا مهدی ، صفحه ۹۹


http://mobark.blog.ir/ وبلاگ شهدای مبارک آباد

http://mb1262.blog.ir/ وبلاگ شهید مهدی بازرگان

http://fekrbartar.blog.ir/ وبلاگ فکر برتر

http://mb2016.blog.ir/ وبلاگ تخصصی آرشیتکت برتر

http://mobaco.blog.ir/ وبلاگ اتاق فکر قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی


  • بازرگان ، جهرم !
یک دست لباس خدمت آدم ، در همان برخورد اول ، مجذوب چهرة معصومش می شد .

موجی در چشمان نافذش بود که هر کس را اسیر می کرد . با وجود اندوه دائمش ، خندان و بشاش بود .
همیشه آماده به خدمت و پرتوان بود ؛ هر چند چشمانش حکایت از بی خوابی های طولانی داشت . او یک فرمانده عارف و عامل بود . 
کهنه ترین لباس بسیجی را به تن می کرد و هر  وقت که مورد اعتراض قرار می گرفت ، تا یک دست لباس نو از انبار بردارد، می گفت :
تا وقتی که قابل استفاده است ، می پوشم از من بهتر، بسیج ی ها هستند چند روزی بود که از صبح زود تا ظهر پشت خاکریز می رفت و محور عملیاتی لشگر را تنظیم می کرد و روی منطقه تا جایی که برایش امکان داشت ، کار را بررسی می کرد . هوای گرم جنوب ؛ آن هم در فصل تابستان ، امان هر کسی را می برید .

  • بازرگان ، جهرم !
آن روز صبح، کسى که زیارت عاشورا مى خواند، توسلى پیدا کرد به امام رضا(ع). شروع کرد به ذکر مصائب امام هشتم و کرامات او. مى خواند و همه زار زار گریه مى کردیم. در میان مداحى، از امام رضا طلب کرد که دست ما را خالى برنگرداند، ما که در این دنیا هم خواسته و خواهشمان فقط باز گردان این شهدا به آغوش خانواده هایشان است و...

  • بازرگان ، جهرم !
تصاویر شهدای هنرمند شهرستان جهرم که در گروهها و رشته های مختلف هنری فعالیت می نمودند به همراه آثار، زندگی نامه و خاطرات ایشان توسط کانون بسیج هنرمندان گردآوری گردیده و در کتابی تحت عنوان طلیعه داران هنر به چاپ رسیده است.
 
  • بازرگان ، جهرم !
رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستادهای
«کنگره شهدای امور تربیتی»، «کنگره شهدای دانشجو»، و «کنگره شهدای هنرمند»:
افسران - دوست دارم گمنام باشم

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستادهای «کنگره شهدای امور تربیتی»، «کنگره شهدای دانشجو»، و «کنگره شهدای هنرمند» که در تاریخ 27/۱۱/1393 برگزار شده بود، صبح روز پنج‌شنبه 7/12/1393در «کنگره شهدای امور تربیتی» در سالن اجتماعات برج میلاد منتشر شد.
  • بازرگان ، جهرم !

مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ

وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا

سوره احزاب آیه 23

از مومنان مردانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند صادقانه وفا کردند بعضی بر سر پیمان خویش به شهادت رسیدند و بعضی چشم به راهند و هرگز پیمان خود دگرگون نکرده اند.

  • بازرگان ، جهرم !

دیدگاه اسلام درباره جنگ و دفاع

اسلام دین منطق و استدلال است. بشر را به صلح وصفا تعاون و برادری دعوت می‌کند و با هر گونه عامل تفرقه افکنی و جداسازی انسانها مبارزه می‌کند و همه انسانها را از یک مبدأ و اعضای یک پیکر می‌داند. در این زمینه آیات بسیاری در قرآن کریم به چشم می‌خورد که اکنون به چند نمونه‌ آن اشاره می‌کنیم:

  • بازرگان ، جهرم !

%d8%b4%d9%87%d8%a7%d8%af%d8%aa-%d8%a8%db%8c%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d9%85%d8%b9%d9%86%d8%a7-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%da%a9%d9%86%d8%af-%d9%88-%d8%a8%db%8c%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d8%b4%d9%81%d8%a7%d9%81-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d8%af

  زیباترین زخم بر پیکر هستی و «شهادت» زیباترین غزلی است که از لبهای سرخ حقیقت می‌تراود، شهادت بیداری را معنا می‌کند و بینایی را شفاف می‌سازد.

از استان مرکزی، شهادت مرگی است، انتخاب شده، مرگی که انسان به سوی آن می‌رود نه آنکه به سوی انسان بیاید و اهمیت و ارزش شهید و شهادت نیز ازهمین جا سرچشمه می‌گیرد.

اگرچه گفته می‌شود شیعه اگر در بستر هم بمیرد، شهید است، اما شهادت درجاتی دارد که عالی‌ترینش جهاد در راه خداست.

ماده اصلی شهادت معنی حضور را می‌رساند، از این رو شهادت و گواهی در کارها و اعمال نیز به همین ملاحظه از این ماده مشتق گردیده است؛ ولی شهید در چه صحنه‌ای حضور دارد؟ آیا هنگامی که می‌خواهد این دنیا را ترک گوید شاهد و ناظر فرشتگان است؟ آیا شاهد و ناظر نعمت‌هایی است که خداوند به او عنایت می‌کند و او از همان آغاز مرگ آنها را مشاهده می‌نماید؟ - چنانچه در روایات متعددی آمده است – آیا حضورش در پیشگاه خداست که هرگز فناپذیرو نابودشدنی نیست؟ و یا  هر معنایی که داشته باشد، این مفهوم را می‌رساند که شهید مرگ ویژه‌ای دارد، سوای مرگ‌های دیگر.

%d8%b4%d9%87%d8%a7%d8%af%d8%aa-%d8%a8%db%8c%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d9%85%d8%b9%d9%86%d8%a7-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%da%a9%d9%86%d8%af-%d9%88-%d8%a8%db%8c%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d8%b4%d9%81%d8%a7%d9%81-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d8%af

نخستین بار کلمه «شهید» را پیامبر اکرم(ص) بر افرادی که در راه خدا کشته می‌شوند اطلاق کرده است. در روایتی می‌خوانیم که آن حضرت به یارانش فرمود: جراحکم فی سبیل الله و من قتل منکم فانه شهید؛ جراحاتی که بر شما وارد می‌شود در راه خداست و هر کس از شما کشته شود، شهید است.
   
ارزش شهادت

 در دنیای پرفتنه امروز که عصر انفجار اطلاعات لقب گرفته است و در زمانه‌ای که مرزهای جغرافیایی، معنا و مفهوم پیشین خود را در ساختار جدیدی از معرفت و تحول مبنایی در حیات بشری، رفته رفته از دست می‌دهند و اقتدار ملی هر کشور در بعد فرهنگی آن جلوه و ظهور می‌یابد، پاسداری از ارزش‌های فرهنگی، رویکردی واقع‌بینانه و استراتژیک خواهد بود. چنین است که هر ندایی از رهایی و هر پرچمی از آزادگی در گستره گیتی، مورد هجوم توفان‌‌های زهرآگین اتحادیه جهانی زر و زور و تزویر قرار می‌گیرد.

در این میان، رسالت همه آنانی که به عدالت، آزادی و رهایی می‌اندیشند و به آرمان بزرگ پیامبران ایمان دارند، آن است که از فرهنگ ایستادگی و وارستگی در این تهاجم بی‌حساب با هر وسیله ممکن صیانت و پاسداری کنند.

 درخشان‌ترین و فروزان‌ترین ستاره آسمان فرهنگ رهایی، مشعل پرفروغ فرهنگ شهادت است.

%d8%b4%d9%87%d8%a7%d8%af%d8%aa-%d8%a8%db%8c%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d9%85%d8%b9%d9%86%d8%a7-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%da%a9%d9%86%d8%af-%d9%88-%d8%a8%db%8c%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d8%b4%d9%81%d8%a7%d9%81-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d8%af

 تکریم و تعظیم شهیدان، تلاشی مقدس است در برافراشتن پرچم‌های سرخ استقلال و آزادی بشریت، از یوغ ذلت و اسارت و گام بلندی است در راستای احیای ارزش‌های مکتب توحید و عدالت؛ زیرا که، «شهادت، مرگ در راه ارزش‌هاست» و هر شهید، مشعلی است که در بلندای عزت و سرافرازی یک ملت، جاودانه می‌درخشد.

شهید، زیباترین زخم بر پیکر هستی و «شهادت» زیباترین غزلی است که از لبهای سرخ حقیقت می‌تراود. شهادت بیداری را معنا می‌کند و بینایی را شفاف می‌سازد.

 شهادت مشعلی است که خداوند در جان برگزیدگانش برمی‌افروزد، تا تاریکی از شانه‌های زندگی بگریزد.

 شهید چشمه آتشی است که خرمن ظلم را می‌سوزاند و آب روانی است که بر کویر تشنه عدالت جاری می‌شود. هر شهید سپیده‌ای است که در افق آسمان‌ها طلوع می‌کند و پیام‌آور صبح می‌شود. شهادت شهید به طور یقین بسیار پرارزش‌تر و مؤثرتر از حیات اوست. «شاهد» از اوصاف خداوند است و زمانی که کسی به آن درجه از خلوص برسد که به مقام شهادت نایل آید او مخلوقی است ملحق شده به خالق و عادی است و از «ونفخت فیه من روحی».

شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن است.

 در قرآن کریم، حدود 10 آیه به صورت صریح درباره کسانی که در راه خدا کشته شده باشند، وجود دارد. از جمله مسایلی که در این آیات به آن اشاره شده است عبارت است از زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرت و خوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید.

  • بازرگان ، جهرم !

%d8%af%db%8c%d8%af%da%af%d8%a7%d9%87-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d9%be%d8%a7%d8%af%d8%a7%d8%b4-%d8%b4%d9%87%d8%a7%d8%af%d8%aa-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f

خداوند به‌واسطه پاداشی که وعده کرده است بهشت را به شهید عطا می‌کند بنابراین در ارزش و منزلت شهید فی سبیل‌الله همین قدر کافی است که بدانیم شهدا در نزد خدای متعال روزی می‌خورند و خداوند خود خریدار آن‌ها بوده و بهشت بهای آن‌هاست.

  خداوند چه زیبا در آیه 160 سوره مبارکه آل عمران می‌فرماید «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ‌اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ، هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‌‏اند مرده مپندار بلکه زنده‌‏اند که نزد پروردگارشان روزى داده می‏‌شوند».

  • بازرگان ، جهرم !



این بخش حاوی برگزیده ای از کلام شهدا در وصایای ایشان میباشد که در مورد موضوعات مختلف از قبیل پیام ها ، نظرات ، اهداف و جهان بینی شهدا تهیه گردیده است .

و بر گرفته از کتاب سفیران نور و کتاب قلم های بهشتی انتخاب موضوعی وصیت نامه های شهیدان خراسان جنوبی توسط نشر شاهد ، فرهنگ جبهه انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی توسط نشر پایداری ، درسهایی از حماسه آفرینان عرصه عشق و ایثار با تحقیق و تنظیم مرکز پژوهشهای فرهنگی بنیاد انقلاب اسلامی به کوشش : محمدعلی  منتشر شده اند. 

فرازی از وصیت نامه سیاسی عبادی حضرت امام (ره)

شما ای ملت مجاهد در زیر پرچمی می روید که در سراسر جهان مادی و معنوی در اهتزاز است بیابید آن را یاری نیابید شما راهی را می روید که تنها راه تمام انبیاء علیهم سلام و یکتا راه سعادت مطلق است . در این انگیزه که همه اولیاء شهادت را در راه آن به آغوش می کشند و مرگ سرخ را احلی من العسل می دانند و جوانان شما در جبهه ها جرعه ای از آن را نوشیده و به وجد آمده اند و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما باید به حق بگویم: یالیتنا کنا معکم فافوزا فوزا عظیما گوارا باد بر آنان آن نسیم دل آرا و آن جلوه شورانگیز .
*********
مقدمه حضرت امام خمینی (ره) بر وصیت نامه شهداء 
بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه مقابل شما است جملاتی از وصیت نامه های عده ای از شهدا انقلاب اسلامی است براستی انسان را به یاد شهداء صدر اسلام می اندازد. من شرمم می آید که خود را در مقابل این عزیزان ، سرشار از ایمان و عشق و فداکاری بحساب آورم. آنان با عشق به خدای بزرگ به معشوق خویش پیوستند و ما هنوز در خم یک کوچه هم نیستمی . خداوندا این عزیزان از خودگذشته را در جوار رحمت خود بپذیر و ما را از قید و بندهای خودبینی و خودخواهی نجات مرحمت فرما.  
انک ذوالفضل العظیم
*********
حضرت آیت الله خامنه ای :
غروب خورشید 
و هیچ روزی چون چهار دهم خرداد نبود که درآن طوفان مصیبت و عزا بر این مردم ، تازیانه ی غم و اندوه فرود آورد.ایران یک دل شد و آن دل در حسرتی گدازنده سوخت ، و یک چشم شد و آن چشم در مصیبتی عظیم گریست. درآن روز خورشیدی غروب کرد که با طلوع آن هزار چشمه نور درزندگی ملت ایران جوشیده بود، روحی عروج کرد که با نفس روح الهی اش پیکر ملت را جان بخشیده بود، ضجه ای خاموش شد که نفس گرمش سردی و افسردگی از جهان اسلام زدوده بود ، لبانی بسته شد که آیات الهی عزت و کرمت ا بر مسلمین فروخوانده و افسون یاس و ذلت را درروح آنان باطل ساخته بود.
  • بازرگان ، جهرم !

یکی از موضوعات جدی در وصیت‌نامه سراسر نور شهدا «ولایت مطلقه فقیه» است که بنابر اسناد معتبر در وصیت‌نامه‌ها به طور میانگین 4 بار تکرار شده است که از جایگاه خاص این موضوع در نگاه بابصیرت‌ترین افراد زمان سخن می‌گوید.

شهید محمود اکبری آلاشتی: «ای پدر و مادر در کارهایتان و مشکلات و مصیبت‌ها بر الله اعتماد کنید که الله اعتماد کنندگان به خود را یاری خواهد کرد. امام یا بعد از او هر ولی‌فقیه که صالحین اطاعت می‌کنند، اطاعت کنید که این اطاعت واجب است و اطاعت ولی‌فقیه اطاعت از رسول خداست و اطاعت از رسول خدا اطاعت از الله است.»

  • بازرگان ، جهرم !
  http://www.rahafun.com/wp-content/uploads/rahafun.com-bose-veda.jpg

دیدی یه مادر شهید استخونهای جوان قد بلندش رو بغل کنه و باحسرت بگه پسرم روزی که برای اولین بار بغلت کردم از الان سنگین تر بودی؟!! دیدی یه مادر شهید هر وقت جوانی رو همراه با مادرش می بینه  نگاهش رو تا اونجایی که چشم کار می کنه دنبالشون بدرقه می کنه و اشک از چشماش می ریزه؟!! دیگه کسی نیست دست پدر پیر شهدا رو بگیره و بیاره اون ور خیابون!!! راستی ما کاری برای این مادر ها و پدر ها و شهداشون نکردیم اما هرچی از دستمون میومد کردیم تا فراموش بشن اکثر شهدای ما جوان بودند جوان های ما چه طوری حق این شهدا رو ادا کردند؟!! حق مادر شهدا را چه طوری ادا کردیم ؟!! تاحالا با دیدن بچه یه

  • بازرگان ، جهرم !

شهید مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور سال 1358 در روستای سنگستان استان همدان متولد شد. وی دوران کودکی خود را در خانواده ای فقیر گذراند. خانواده وی در محله ای واقع در پشت امامزاده یحیی همدان به نام محوطه آقاجانی بیگ و در خانه ی اجاره ای و قدیمی، با امکاناتی اندک زندگی می کردند. پدر وی راننده مینی بوس بود و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سال های بسیاری را به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت.

  • بازرگان ، جهرم !
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در دومین کنگره ملی بزرگداشت روز شهید گفت: روز شهید تاثیر مثبتی در حوزه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت داشته است و امسال نیز برنامه‌های متعددی را برای بزرگداشت روز شهید در نظر گرفته‌ایم.
به گزارش فارس، حجت الاسلام و المسلمین شهیدی صبح روز دوشنبه 18 اسفندماه در دومین کنگره ملی بزرگداشت روز شهید که با حضور رییس جمهوری برگزار شد، ضمن تسلیت به مناسبت ایام فاطمیه به ارائه گزارش کوتاهی از عملکرد بنیاد شهید و امور ایثارگران پرداخت.

وی ضمن اشاره به سابقه تأسیس بنیاد شهید در 22 اسفند 1358، تصویب روز شهید در مردادماه 1383 و درج این روز در تقویم رسمی کشور گفت: دو رکن مهم در اساسنامه بنیاد که در مجلس شورای اسلامی تصویب شده، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و خدمات رسانی به ایثارگران است.
  • بازرگان ، جهرم !


خاطره ای از مرتضی پرندوار

 

همه نیروها دست به کار و آماده مقابله با پاتک می شوند. بچه ها سعی می‌کنند مهمات کافی کنار سنگرهایشان بچینند و منتظر حمله عراقی ها شوند. به مرور بیشتر مطمئن می‌شویم که دشمن صددرصد قصد پاتک دارد. آرایش تانک های آنان شروع می شود. تانک‌های عراقی ها به وسیله هلی کوپترهایشان حمایت می شوند. همچنین آتش سنگین توپخانه نیز به کمک آن‌ها می آید. با نزدیک شدن هلی‌کوپترِ عراقی‌ها به خاک ریز ما، مرتضی پرندوار  که فرمانده یکی از دسته‌هاست، تیربار را از جلیل ناظر می‌گیرد و با کمک مهدی سرور که نوارهای فشنگ تیربار را به دست دارد، به سوی هلی‌کوپتر شلیک می‌کند. خلبان ترسیده و عقب نشینی می‌کند. بچه‌ها شادی کنان تکبیر می‌گویند

  • بازرگان ، جهرم !

آخرین برنامه ریزی های عملیات والفجریک را در مقر تیپ می کردیم. ساعت دوازده شب بود که جلسه تمام شد. مهدی بلافاصله رفت توی حیاط، شیر آب را گرفت روی خودش. گفتم: «چه خبره؟
غسل شهادت
  • بازرگان ، جهرم !

مرتضی پرندوار

 

ظهر شده بود و اوج عملیات بیت المقدس بود. با کمک بچه ها پشت خاکریز تعدادی موشک آرپی جی آماده کرده بودیم. تانکهای عراقی به ردیف می آمدند و جلوی خاکریز مانور می دادند . علاوه بر این یه هلیکوپتر عراقی در بالای سر تانکها نیز در حال پرواز بود . درحال تیر اندازی به سمت تانکها بودیم که مرتضی پرندوار ضمن سرکشی از بچه های دسته داخل سنگر ما شد . در آنجا با مهدی سر‌ور ایستاده بودیم ، مرتضی متوجه ترس و نگرانی در چهره ی ما شد .او برای این که به ما دلداری دهد کلاهخودش را که تیر مستقیم به آن اصابت کرده بود به ما نشان داد . گفتم: چه شده ؟ به شوخی گفت : ” هیچی ، چیزی نشده ! بادمجون بم بلا نداره.” مرتضی لحظه ای بعد تیربار را از من گرفت و به سمت هلی کوپتر تیر انداز کرد . دقایقی گذشت ، هنگامی که مرتضی می خواست از ما جدا شود جمله ای گفت که هیچ گاه فراموش نمی کنم. او گفت : ”بچه ها اصلا نگران نباشین، یاد مادرمون حضرت زهرا را فراموش نکنین که پیروزیم. ” سپس مرتضی به سمت راست خاکریز رفت و برای همیشه از ما جدا شد سالها بعد تکه استخوان و پلاکی از او به دست آمد و در قبرستان رضوان جهرم به خاک سپرده شد .

  • بازرگان ، جهرم !


سکاندار

شب عملیات کربلای 4 اونطرف اروند بودیم. نیمه های شب بود که یکی از قایق ها به طرف ما می آمد. نزدیک ساحل رسید خاموش شد. همزمان عراقی ها منور زدن و منطقه روشن شد . از دریچه ی سنگر دشمن که چند که متری ما بود ، سر تیربار عراقی چرخید بطرف قایق از کار افتاده. گلوله ی رسام خط آتش را نشان می داد و تیربارچی عراقی موتور قایق را هدف گرفته بود . سکاندار هر چه تلاش می کرد نتوانست قایق را روشن کند . یکی فریاد می زد روشنش کن ، اما فایده ای نداشت ، چون سکاندار در دم شهید شد. یکی دیگه از بچه ها رفت پشت سکان. فریاد زد یا زهرا و هندل را کشید. قایق روشن شد و کمی حرکت کرد اما تیربار نیز همراه با حرکت قایق چرخید و بچه ها را هدف گرفت . قدمعلی جاویدی با آرپی جی سنگر را نشانه گرفت و شلیک کرد ، اما سنگربتونی بود و فایده ای نداشت .تو اون لحظه هیچ کاری از دستمون بر نمی آمد ، لحظه ای بعد همه ی سرنشینای قایق شهید شدند .

راوی : مسعود فرشیدنیا

  • بازرگان ، جهرم !

Fatemiyeh

  • بازرگان ، جهرم !


افسران - اگر از دست کسی ناراحت شدید....


افسران - مسئولیم




  • بازرگان ، جهرم !

واقعاً چه خوب شد که نیستید ببینید بر سرمان چه آمده است؟ چه خوب شد که نیستید ببینید که ارجح ها جای ارزش ها را گرفته است؟

چه خوب شد که نیستید ببینید سرمان چقدر شلوغ شده آنچنان که یادمان رفته چه بر سرمان رفته؟
خوب شد نیستید ببینید که ما آنقدر فراموش کار شده ایم که حتی در فهم آیه های قرآن نیز دلهایمان شک دارد، آنجا که می گوید: و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا...
وای بر حالمان که خیال می کنیم شما نیستید و سرمان به کار خودمان است؛ وای بر حالمان که می دانیم شما هستید و باز هم سرمان به کار خودمان است!
میزهای ریاست، پست های سازمانی، کرسی های مدیریت، صندلی های استادی و جایگاه های اداری را آنچنان برق انداخته ایم که هر چشم پاکی را به هوش می اندازد؛ هوسی که در ظاهر به الماسی بی مانند می ماند و در باطن از آب بینی بزغاله پست تر...

  • بازرگان ، جهرم !

......

وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ. آل عمران/169

کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار ، بلکه زنده اند و نزدپروردگارشان به ایشان روزی می دهند

  • بازرگان ، جهرم !

javanenghelabi - ali daei

  تفاوت علی دایی با دایی علی موضع انشاء که نه ولی موضع بحث روز ما است. خب هر چه باشد ، علی دایی فوتبالیست و دایی علی جانباز! علی دایی یک تصادف کرد عالم و آدم فهمیدند دایی علی به علت عارضه شیمیایی بیهوش شد کسی نفهمید! علی دایی را وقتی تصادف کرد با هلی کوپتر اختصاصی به بیمارستان بردند ولی دایی علی برای یک کپسول اکسیژن برای خود باید به هزار جا این در و ان در بزند! دایی علی ها گمنامند ولی علی دایی ها پرآوازه هستند.

  • بازرگان ، جهرم !

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح می‌گوید: بیشتر از ۱۵ نفر از فرماندهان ارشد عراقی نشسته بودند. من عکس یکی از شهدایی که در تفحص پیدا کرده بودیم را همراهم برده بودم. شهید سیدصمدحسینی که به طرز عجیبی صورتش سالم مانده بود.

javanenghelabi - shahid 258

سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح خاطرات خود در تفحص شهدای هشت سال دفاع مقدس و اثبات حقانیت این شهدا به برخی فرماندهان عراقی می‌گوید و خاطره‌ عکس شهید سید صمد حسینی را چنین روایت می‌کند :
 
  • بازرگان ، جهرم !

سیدعلی‌اکبر عدل در سن ۱۶ سالگی به جبهه رفت و در ۱۹ سالگی از ناحیه نخاع مجروح شد. این جانباز ۷۰درصد سابقه ۳۷ ماه حضور در جبهه را دارد و در سال ۶۳ و در عملیات خیبر در حین یک پاتک توسط عراقی‌ها مجروح شد. او که در عملیات‌های والفجر مقدماتی، والفجر ۱ و والفجر۴ شرکت داشته است گوشه ای از سختی‌ها و مشکلات این عملیات‌ها را به یاد آورده و می‌گوید :

javanenghelabi - shohada

بهمن ۶۱ برای عملیات والفجر مقدماتی آماده می‌شدیم. من آن زمان در گردان حنظله و تیپ محمد رسول الله(ص) بودم. عملیات میل بابمان نبود.لشگر دوباره بازسازی شد. به قول آن آیه که می‌گوید “و اعدوا لهم ماستطعتم من قوه” مجددا خود را بازسازی کردیم. و آماده شدیم برای والفجر۱ که در فرورین و اردیبهشت سال ۶۲ بود. والفجر ۱ نسبت به مقدماتی بهتر بود. هرچند که لو رفت. اما چون تجربه‌ها بیشتر می‌شد خوب بود. هماهنگ کردن‌ و ساماندهی دادن به لشگر و نیروها، توی محورها چگونه رفتن، اطلاعات-عملیات و… همگی قوت گرفته بود.

  • بازرگان ، جهرم !
javanenghelabi - shahid 121


داخل گردان شایـعه شــده بـود کـه نمــاز نمی‌خــواند! مرتـضی رو کــرد به مــن و گفت: «پسره انگار نه انگار که خدایی هســت، پیغمبری هســت، قیامتی …، نماز نمی‌خـــونه…» باور نکردم و گفتم : «تهمت نزن مرتضی. از کجا معلـــوم که نمی‌خــونه، شاید شما ندیدیش. شایدم پنهونی می‌خونه که ریا نشه.»
اصغر انگار که مطلبی به ذهنش رسیده باشد و بخواهد برای غلبه بر من از آن استفاده کند، گفت: «آخه نماز واجب که ریا نداره. پس اگه این‌طور باشه، حاج‌‌آقا سماوات هم باید یواشکی نماز بخونه. آره؟» مشهدی صفر با یک نگاه سنگین، رو به اصغر و مرتضی کرد و گفت: «روایت هست که اگه حتی سه شبانه روز با یکی بودی و وقت نماز به اندازه دور زدن یه نخل ازش دور شدی، نباید بهش تهمت تارک‌الصلاة بودن را بزنی. گناه تهمت، سنگین‌تر از بار تمامی کوهه.»

  • بازرگان ، جهرم !

دیگر از جنگ خبری نبود. آمده بود که زیارت کند، اما ظاهرا اینجا هم نمی شد از تبعاتش فرار کرد. ابوریاض، از فرماندهان سابق ارتش عراق، درخواست ملاقات کرده بود. اول نپذیرفت، اما اصرار ابوریاض را که دید، تسلیم شد.
گفت:« آمده ام خاطره ی مهمی که سال ها در سینه ام مانده برایتان بگویم. »

javanenghelabi - shohada 105


– « فقط برای گفتن یک خاطره این همه اصرار داشتید؟ »
– « نه! فقط یک خاطره نیست، رازی است که سال ها همراه من بوده. رازی که یادآوری اش منقلبم می کند. »
«در جبهه های جنوب در حال درگیری با شما بودیم که گفتند فرماندهی لشکر، تو را می خواهند. رفتم. آنچه را انتظارش را نداشتم، شنیدم. خبر مرگ پسرم را.

  • بازرگان ، جهرم !

شما ما رو نمی خواهید اما ما حق همسایگی رو اداء می کنیم. ما بچه معلول تو رو شفا دادیم…


javanenghelabi - shahid gomnam (1)

همه در حال عزاداری هستند . بعضی ها هم مشغول زیارت عاشورا و بعضی ها نیز تشییع شهدا رو هدایت میکنند.
یکی از خانمها در بین خواهران توجه بعضی ها رو به خود جلب میکند.
او به دنبال کسی است که از او معذرت بخواهد. از او میپرسن : خانم معذرت خواهی از چی؟ از کی؟
او با چشمانی اشکبار راز ماجرا را افشاء میکند.

  • بازرگان ، جهرم !

در محضر فرزندان حضرت روح الله :

javanenghalabi - hashemi 5890

سمیه اهوازیان همسر شهید هاشمی می‌گوید: تابستان سال ۶۱ بود که به طور رسمی به خواستگاری آمدند. علی با لباس سبز سپاه آمده بود و ابهت خاصی پیدا کرده بود، احساس افتخار کردم و یقین پیدا کردم او همان کسی است که من می‌خواهم.

 علی هاشمی در سال ۱۳۴۰، در شهر اهواز به دنیا آمد. با شروع جنگ تحمیلی در محور «کرخه کور» و «طراح» به مقابله با پیشروی دشمن بعثی پرداخت. با شکل گیری یگان‌های رزم سپاه او مامور تشکیل تیپ ۳۷ نور شد و با این یگان، در عملیات «الی بیت المقدس» در آزادی خرمشهر سهیم شد. در آستانه عملیات والفجر مقدماتی تیپ ۳۷ نور منحل شده و علی هاشمی به فرماندهی سپاه سوسنگرد رسید. بعدها، از دل همین سپاه منطقه ای بود که، «قرارگاه نصرت» پدید آمد. در سومین سال جنگ، محسن رضایی، علی هاشمی را به فرماندهی «قرارگاه سری نصرت» انتخاب کرد.

  • بازرگان ، جهرم !

خاطره ای از دوران دفاع مقدس ؛

javanenghelabi - hazrat zahra

یا حضرت زهرا من زنده هستم، ولی می‌خواهند مرا زنده به گور کنند. اینان می‌خواهند مرا داخل سردخانه بگذارند؛ خوت مرا کمک کن!

  در دوران دفاع مقدس اتفاقات ریز و درشت بسیار جالب و شنیدنی اتفاق افتاده که برخی از آنها بسیار تعجب آور است. سرهنگ علی اکیر خالقی یکی از این حوادث بهت آور را روایت کرده است :

  • بازرگان ، جهرم !

javanenghelabi - tejrani moghaddam 4

همسر شهید تهرانی مقدم با اشاره به حضور سرزده رهبر انقلاب در منزل شهید پس از شهادت ایشان گفت: حضرت آقا آمدند و در این دیدار گفتند که ۲۵ سال حاج حسن را از نزدیک می‌شناختند و فرمودند: «من خودم مصیبت‌زده‌ام».

 سرچشمه تهران و آن روز واقعه که به نام شهید بهشتی و هفتاد و دو تن ثبت شده است. محله ای که شاید نامش به شهدای بزرگ انقلاب گره خورده… اما سرچشمه، نام مردان بزرگ دیگری را هم در شناسنامه خود ثبت کرده است. ۶ آبان ماه ۱۳۳۸ بود که در همین محله قدیمی تهران پسری به دنیا آمد که نامش را حسن نامیدند. پسری که والدینش فکر نمی کردند روزی یکی از تاثیرگذارترین مردان تاریخ ایران خواهد شد.

  • بازرگان ، جهرم !

شهـید حسین بیـدخ

javanenghelabi - hoseein bidhkh

شهـید حسـین بیـدخ نفـر وسـط

حسیـن گفـت : آمریکا را همیشه دشمن بدار ، سعی کن همیشه بمبی باشی تا هر کجا خواستی ضامن آن را بکشی و هزاران کثیف را که زندگی برای آنها چیزی جز نفس کشیدن نیست راحت کنی.

 دانش آموز شهـیدحسین بیـدخ از جمله عارفان معاصر دزفول بود که در نوجوانی به مقام اکمل الخلایق دست یافت ودر حالیکه سن بسیار زیادی نداشت نقشه راهی بس بزرگ وبا بصیرت برای آیندگان خود ترسیم نمود.راهی را که هرکس را توان پیمودن آن نیست….

متن زیربریده هایی از دستنوشته های این فرشته زمینی است که بصورت متن ادبی در آمده است ومن کردار خودم را با وصیت حسیــن سنجیده ام….

شما نیز خـودتان و اعـمالتان را با این وصیـت نامه بسنجـید

  • بازرگان ، جهرم !

هرچه صهیونیست‌ها به این روستا بمب می‌زدند به هدف می خورد!

javanenghelabi - chamran

چمـران به من گفت: این روسـتا، روستـایی است که وقتی کاروان امام حسین در راه شام بودند، اهالی این روستا برای کاروانیان، نان و غذا آورده اند. بعد چمران با دستش یک روستای دیگری را به من نشان داد و گفت: آنجا را هم ببین.

 حاج محمـد نوروزی مداح اهل بیتـی است که اغلب بچـه های مذهبی تهران ایشان را می‌شناسند و به قول حاج علی انسانی: محمد آقا طوری روضه می خواند که آدم احساس می کند از بچه های امام حسـین در کربلا بوده و همه ی وقایع کربلا را دیده اسـت. البته حاج محمد خود را شاگرد علی انسانی معرفی می‌کند.

  • بازرگان ، جهرم !

بسردار سرلشکر «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دهمین کنگره بزرگداشت شهدای استان کرمان که در مهرماه سال ۸۶ برگزار شد، سخنان مهمی بیان کرد که تاکنون در رسانه‌ای خبری منتشر نشده است. اکنون به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس، این سخنان منتشر می‌شود:

  • بازرگان ، جهرم !

پیراهن بلنــد پوشیده بود و شلوار گشـاد! به جای سـاک ورزشی هم کیسـه پلاسـتیکی دست گـرفته بـود....

javanenghelabi - ebrahim hadi 2

ـ

باشـگاه کشـتی بودیم که یکی از بچـه ها به ابــراهیم گفـت :
ابرام جـون! تیـپ و هیکلـت خیلی جالـب شـــده. توی راه که می اومـدی دوتا دختـر پشـت سرت بـودن و مرتـب از تو حـرف میـزدند.
بعد ادامه داد : شلــوار و پیرهن شیـک که پوشـیدی، ساک ورزشی هم که دسـت گرفتی ، کاملاً معلومه ورزشکاری!
ابراهیم خیلی نارحت شد. رفت توی فکر. اصلاً تـوقع چنیـن چیزی را نداشـت.

  • بازرگان ، جهرم !

پدر عزیزم! به آرزوی خود رسیدم...

 سه روز بدون آب و غذا مقاومت کردیم

ماجرای خواب امام زمان(عج) قبل از شهادت + متن و تصویر وصیت‌نامه شهید

javanenghalabi - shahid 2

و می دانی ای برادر و ای خواهر که دیگر تو خود نیستی، شهید زنده ای بر خاک که در رگهایت خون سرخ هر شهیدی جاریست و برکتاب سینه ات وصیت سرخ هر شهید ورق می خورد./مادر!میدانم اگر سر بریده ام را هم برایت بیاورند به جبهه های نبرد پرتاب می کنی../ بی من اگر به کربلا رفتید...

  • بازرگان ، جهرم !

و ما هنوز از شهدا و مادرانشان شرمنده ایم...

javanenghalabi - madar shahid 4

  خانواده شهید تازه تفحص شده «محسن رجبی» با حضور در معراج شهدای تهران بعد از 30 سال با پیکر شهیدشان دیدار کردند.

در این دیدار مادر و برادر شهید حضور داشتند و ساعتی را با پیکر شهید 20 ساله خود گذراندند. این شهید سه برادر دارد که یکی از آن‌ها چند سال پیش بر اثر سانحه‌ای فوت شده بود.

  • بازرگان ، جهرم !

ناگفته‌های فرمانده سپاه ولی‌امر از حضرت آقا :

javanenghelabi - agha 2560

بعد از چند دقیقه حضور در خانه ی آن شهید آقا از پدر شهید سوال کردند که از آقای فلانی(که هم با آقا آشنا بودند و هم با خانواده شهید ارتباط داشتند) چه خبر؟ پدر شهید در جواب سوال آقا گفت:((آقا فلانی به سفر عمره مشرف شده است اما قبل از اینکه به عمره مشرف شوند به من گفت که آقا اصفهان تشریف می آوردند و به شما هم سر می زنند ، سلام من را به ایشان برسانید))

سردار محمد حسین نجات به بیان خاطراتی از دوران فرماندهی خود در سپاه ولی امر پرداخت .

وی که از سال ۷۹،به مدت ۱۰سال مسئولیت حفاظت از بیت رهبری را بر عهده داشت در پاسخ به این سوال که آیا خاطراتی هست که در جایی بازگو نکرده اید؟ گفت: اجازه بدهید به نکته ی مهمی در زندگی حضرت آقا اشاره کنم.آقا همیشه بطور مداوم،بخوصوص وقتی که وضع حالشان خوب است به طور منظم به خانواده شهدا سر میزنند.

  • بازرگان ، جهرم !

خاطره‌ای حواندنی از زبان محافظ رهبر معظم انقلاب ؛

خاطره‌ای حواندنی از زبان محافظ رهبر معظم انقلاب ؛امام جمعه تهران که شدند این کار را شروع کردند و هم‌چنان هم ادامه دارد. افتخارمان این است که در استان تهران، خانوادة دو شهید به بالا نداریم که آقا خانه‌شان نرفته باشد. تقریباً محله و خیابان اصلی در شهر تهران نداریم که ایشان نیامده باشند و بلد نباشند. تک‌تک این محله‌های خود شما را من حداقل می‌دانم ما خانواده شهید سه شهید و دو شهید نداریم که ایشان نیامده باشند.
  • بازرگان ، جهرم !

گزارشی از زندگی سردار الله دادی که در سوریه به شهادت رسید ؛

فرماندهی که به دعوت «حاج قاسم» به سپاه‌قدس رفت | تصاویر

javanenghelabi - allah dadi

سردار "محمدعلی الله دادی" روز گذشته در حین بازدید از منطقه «قنیطره» سوریه مورد حمله بالگرد نظامی رژیم صهیونیستی قرار گرفت که بر اثر این جنایت این سردار دلاور همراه با تعدادی از اعضای حزب الله به شهادت‌ رسید.

  • بازرگان ، جهرم !
 سال 64 بود که محمد حسناز جبهه مرخصی اومد قم.بهم گفت: بابا! خیلی وقته حرم امام رضا(علیه السلام) نرفتمدلم خیلی برای آقا تنگ شده.گفتم: حالا که اومدی مرخصی برو، گفت:نه، حضرت امام که نایب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) استگفته جوان ها جبهه ها را پر کنند.زیارت امام رضا(علیه السلام) برام مستحبه  اما اطاعت امر نایب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) لازم و واجبه.
من باید برگردم جبهه؛ نمی توانم؛ ولو یک نفر، ولو یک روز و دو روز!امر امام زمین می مونه. گفتم: خوب برو جبهه؛ و او رفت.عملیات والفجر هشت با رمز یافاطمة الزهرا (سلام الله علیها) شروع شدو محمد حسن توی عملیات به شهادت رسید.
به ما خبر دادندکه پیکر پسرتون اومده معراج شهدای اهوازولی قابل شناسایی نیست. خودتون بیایید و شناسایی کنید.
رفتیم معراج شهدا و دو روز تمام گشتیم اما پیکر پیدا نشد.نشستم و شروع به گریه کردن کردم که یکی زد روی شونه ام و گفت: حاج آقای ترابیان عذرخواهی می کنم،ببخشید؛ پیکر محمد حسن اشتباهی رفته مشهد امام رضا(علیه السلام)دور ضریح آقا طواف کرده و داره برمی گرده.گفتم: اشتباهی نرفته او عاشق امام رضا(علیه السلام) بود.

 

شهیدمحمد حسن  ترابیان در جمع همرزمان، نفر دوم از چپ

  • بازرگان ، جهرم !

  • بازرگان ، جهرم !

بسم الله الرحمن الرحیم
در این لحظات آخر عمر سر تا پا گناه و پشیمانی وصیت خود را می نویسم و علم کامل دارم که در این ماموریت شهادت ، جان به پروردگار بزرگ باید تسلیم نمایم انشاالله که
خداوند متعال با رحمت و بزرگواری خود گناهان بیشمار
این بندة خطاکار را ببخشند .

  • بازرگان ، جهرم !

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 سپاس خداوندی را که انور جلال او از افق عقول بندگانش تابان است. و خواسته اش از زبان گویای کتاب و سنت نمایان. خدایی که دوستان خد را از دلبستگی به دنیای فریب کار رهانید و به شادی های گوناتگونشان رساند.

 واما شما ای روحانیون و طلاب عزیز همان طور که امام فرمودند تذکیه و تعلم را پیشه ی خود سازید و جوانان عزیز اسلام را هادی باشید و در آغوش هدایت الهی جای بگیرید. کار شما بهترین کاراست همان کار پیغمبر و ائمه معصومین است. هدایت و ارشاد و اداره جامه ی اسلامی و پیاده کردن احکام نورانی اسلام. و مانند علی بن ابی طالب(ع) در دعا میخوانیم "ولا تأخده فی الله لوﻣﺔ لائم" در راه خدا حرکت کردن سختی و رنج دارد، موانع زیاد است وبا صبر و استقامت راه انبیاء را ادامه دهید که امروز جوانان ما با ریختن خونشان موانع راه را برداشتند و بر می دارند و ما در قیامت در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی عذری نداریم و البته این حرف من با هم درسها و هم سنگران خودم است. نه به بزرگان که سخن گفتن در مقابلشان بی ادبی است. آنان مربی ما هستند و ما شاگرد آنان.

  • بازرگان ، جهرم !
16 اسفندماه سالروز شهادت بزرگ‌مرد روزهای دفاع حاج محمدابراهیم همت است. تاکنون مطلب فراوانی درباره وی ارائه‌شده که هنوز نتوانسته حق مطلب را ادا کند و این قهرمانی ملی میهنی و دینی را به جامعه اسلامی ایران بشناسانند. در ادامه دو روایت کوتاه از کسانی که چند صباحی را با وی گذرانده‌اند روایت می‌کنیم.
شهید   همت و شیخ انصاریان

فرماندهی حاج همت جبهه بودم
شیخ حسین انصاریان از وعاظ بنامی است که به‌حق منبرهایش جزو مجالس طراز اول است برای کسانی که می‌خواهند از مجلسی فیض ببرند. وی به سال 1323 در خونسار استان اصفهان متولد شد و در ابتدای کودکی به تهران مهاجرت کرد. شیخ حسین خاطراتش را از روزهای ابتدایی جنگ و حضور در جبهه نبرد حق علیه باطل در کنار رزمندگان اسلام ازجمله حاج محمدابراهیم همت فرمانده دلاور لشکر 27 محمد رسول‌الله که درنبرد خیبر سال 1362 به شهادت رسید، این‌گونه روایت می‌کند:

  • بازرگان ، جهرم !
حاج منصور حاج‌امینی، معاون گردان انصارالرسول (ص)، مردی عابد و زاهد بود؛ تا جایی که این خصوصیت حاجی در بین رزمندگان گردان زبانزد بود، وی در 12 اسفندماه سال 1365 به شهادت رسید.
شهید منصور حاج امینی

حاج‌منصور به نماز و عبادات خود اهمیت زیاد می‌داد و با دقت خاصی همه فرایضش را در زمان خود به انجام می‌رساند. حتی در زمان‌هایی که قصد جابه‌جایی از محلی به محل دیگر را داشتیم و این کار می‌بایست باعجله صورت می‌گرفت هم اگر با زمان نماز اول وقت تداخل داشت، حاجی با آرامش خاصی فرایض خود را انجام می‌داد و سپس به‌سرعت سراغ انجام وظایف خود می‌رفت. او با این‌که پیش‌تر دریکی از عملیات به‌افتخار جانبازی نائل شده و از ناحیه یک‌چشم آسیب‌دیده بود، هیچ‌گاه جبهه و جنگ را ترک نکرد و همواره در سمت‌های فرماندهی در کنار عزیزان رزمنده بود.

  • بازرگان ، جهرم !
شهید حاج حسین خرازی

بسم رب الصدیقین

خطاب به فرماندهان و رزمندگان اسلام:

- ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم کلامی‌ و دعایی جز این نباید داشته باشیم: «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.»

- اگر در پیروزی‌ها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما، این شاید انکار خداست.

  • بازرگان ، جهرم !

الله اکبر

اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اشهد ان علیاً ولی الله

خداوندا فقط می‌خواهم شهید شوم شهید در راه تو، خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزی شهادت می‌خواهم که از همه چیز خبری هست الا شهادت، ولی خداوندا تو صاحب همه چیز و همه کس هستی و قادر توانایی، ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تو کرمی کن، لطفی بفرما، مرا شهید راه خودت قرار ده. با تمام وجود درک کردم عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق.

  • بازرگان ، جهرم !

امضای شهید                                                                              

شاید بارها آیه "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیائ عند ربهم یرزقون" را شنیده و خوانده باشیم، اما در گذر ایام روزگار حادثه ای اتفاق می افتد که زنده بودن شهدا را دوباره برایمان یاد آوری میکند واز ما میخواهد با چشم دل، حقیقت آیات قرآن را بنگریم.


و حال ماجرا را از زبان دخترشهیدی می شنویم که پدرش را آسمانی ترین پدر روی زمین میداند:«یک هفته از شهادت پدرم گذشته بود، در زادگاه پدرم، شهر خوانسار، برای او مراسم ختم گرفته بودند.

بنابراین مادر و برادرم هم در خانه نبودند و من باید به مدرسه می رفتم، وقتی وارد مدرسه شدم، دیدم که برای تجلیل از پدرم مراسم تدارک دیده اند، پس از مراسم راهی کلاس شدم، خانم ناظم از راه رسید و برنامه امتحانی ثلث دوم را به من داد، در غیاب من همه بچه ها برنامه امتحانی شان را گرفته بودند و فقط من مانده بودم، ناظم از من خواست که حتما اولیایم آن را امضا کنند و فردا ببرم، به فکر فرورفتم چه کسی آن را برایم امضا کند، نسبت به درس و مدسه ام بسیار حساس بودم و رفتن پدر و نبود مادر در خانه مرا حساس تر کرده بود.

  • بازرگان ، جهرم !



شهادت بالاترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل الله است.

*شهادت، یکی از مفاهیمی است که فقط در ادیان معنا می‌دهد.

*شهادت، همیشه با ارزش است و فداکاری در راه خدا، همیشه کاری عظیم و ارجمند است.

*باید یاد حقیقت و خاطره‌ی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن، زنده نگه داشت.

*شهدا، علاوه بر مقامات رفیع معنوی، مشعل‌دار پیروزی و آزادی و استقلال ملتند.

*شما، انتساب افتخارآمیزی به شهادت دارید.

  • بازرگان ، جهرم !

  • بازرگان ، جهرم !

  • بازرگان ، جهرم !

افسران - شانس آوردیم اون موقع ها برنامه های فتوشاپ و روتوش عکس و... نبود!!! والا بعضی ها میگفتن که این عکسها

 والا بعضی ها میگفتن که این عکسها!!!

  • بازرگان ، جهرم !